پارت نهم
اوبانای: تو یکی از خواهرم دفاع نکن
مویچیرو: چیز بدی گفتم
تامارا: هر دوتون ساکت باشید
شینوبو: بهتره خودت رازتو فاش کنی
تامارا: از کجا فهمیدی
شینوبو: از همون جایی که زخماتو درمان میکردم که دیدم خودشو سریع تر خوب شدن نکنه توهم یه شیطانی
( همه تعجب کردند)
تنگن: چی
رنگوکو: یه شیطانی
اوبانای: هی بگو مارا
تامارا: باشه تسلیم ام اون عنکبوت آبی که موزان دنبالشه منو نیش زد بجای اینکه منو شیطان کنه بهم قدرت های عجیب داد
میتسوری: چرا این رازو نگه داشتی؟؟؟( با صورت خیلی تعجب)
تامارا: من زیاد خوشم نمیاد کسی از راز هام بفهمه
مویچیرو: حتما برات سخت بوده
تامارا: آره( با صدای آروم) و اینکه سانمی کی میخوای اون جعبه رو بزاری زمین
سانمی: شیاطین باید کشته بشند
اوبانای: به کسی نمیشه اعتماد کرد
تامارا: من که موافق ام با موندنش شماها بقیه اتون چی
مویچیرو: خب باشه
رنگوکو: باش
میتسوری: من که موافقم
شینوبو: منم
گیو: من نظری ندارم ( با صورت بی احساس)
تنگن: خب نمیدونم کار پر زرق و برقی باشه
*ارباب اومد *
ارباب: میبینم که برای اولین بار موافقی تامارا
* هممون ادای احترام کردیم*
تامارا: اون دختر هم مثل منه البته یکی که گمشده
مویچیرو: چطوری؟
تامارا:از درون گمشده باشی
مویچیرو:( اخم کرد) آهان ( با صدای آروم)
مویچیرو: چیز بدی گفتم
تامارا: هر دوتون ساکت باشید
شینوبو: بهتره خودت رازتو فاش کنی
تامارا: از کجا فهمیدی
شینوبو: از همون جایی که زخماتو درمان میکردم که دیدم خودشو سریع تر خوب شدن نکنه توهم یه شیطانی
( همه تعجب کردند)
تنگن: چی
رنگوکو: یه شیطانی
اوبانای: هی بگو مارا
تامارا: باشه تسلیم ام اون عنکبوت آبی که موزان دنبالشه منو نیش زد بجای اینکه منو شیطان کنه بهم قدرت های عجیب داد
میتسوری: چرا این رازو نگه داشتی؟؟؟( با صورت خیلی تعجب)
تامارا: من زیاد خوشم نمیاد کسی از راز هام بفهمه
مویچیرو: حتما برات سخت بوده
تامارا: آره( با صدای آروم) و اینکه سانمی کی میخوای اون جعبه رو بزاری زمین
سانمی: شیاطین باید کشته بشند
اوبانای: به کسی نمیشه اعتماد کرد
تامارا: من که موافق ام با موندنش شماها بقیه اتون چی
مویچیرو: خب باشه
رنگوکو: باش
میتسوری: من که موافقم
شینوبو: منم
گیو: من نظری ندارم ( با صورت بی احساس)
تنگن: خب نمیدونم کار پر زرق و برقی باشه
*ارباب اومد *
ارباب: میبینم که برای اولین بار موافقی تامارا
* هممون ادای احترام کردیم*
تامارا: اون دختر هم مثل منه البته یکی که گمشده
مویچیرو: چطوری؟
تامارا:از درون گمشده باشی
مویچیرو:( اخم کرد) آهان ( با صدای آروم)
- ۱.۳k
- ۰۲ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط